محمد ابراهیم خلیفه شوشتری؛ شهریار همتی
دوره 12، شماره 41 ، اسفند 1395، ، صفحه 243-246
چکیده
نقاط قوّت شکلی کتاب حروفنگاری، صفحهآرایی و صحافی کتاب تقریباً مطلوب است و قواعد عمومی ویرایش و نگارش غالباً رعایت شده است. نقاط قوّت محتوایی کتاب با توجه به اینکه مؤلف کتاب از صاحبنظران بلاغت قدیم عربی در ایران است، کتاب حاضر یکی از منابع مهم حوزة بلاغت عربی در دورة تحصیلات تکمیلی است. با توجه به اینکه کتاب برخی از مباحث مهم حوزة ...
بیشتر
نقاط قوّت شکلی کتاب حروفنگاری، صفحهآرایی و صحافی کتاب تقریباً مطلوب است و قواعد عمومی ویرایش و نگارش غالباً رعایت شده است. نقاط قوّت محتوایی کتاب با توجه به اینکه مؤلف کتاب از صاحبنظران بلاغت قدیم عربی در ایران است، کتاب حاضر یکی از منابع مهم حوزة بلاغت عربی در دورة تحصیلات تکمیلی است. با توجه به اینکه کتاب برخی از مباحث مهم حوزة بلاغت را مطرح کرده، این امکان برای نویسنده فراهم شدهاست که به صورت تفصیلی هرکدام از این مباحث را ارائه دهد. در ارجاع به منابع، غالباً امانتداری رعایت شدهاست.
شهریار همتی
دوره 7، شماره 20 ، آبان 1390
چکیده
«أل» یا «الف و لام» و یا «لام» به تنهایی، «اسم» و یا «حرفی» است که در جمله های عربی، کاربردی فراوان دارد. وشاید از حقیقت فاصله نگرفته باشیم اگر بگوییم این واژه، پرکاربردترین «کلمه» در زبان عربی است و انواع آن بالغ بر چهارده نوع میشود. شناخت انواع این کلمه پرکاربرد و مواضع به کار بردن یا نبردن آن، یکی ...
بیشتر
«أل» یا «الف و لام» و یا «لام» به تنهایی، «اسم» و یا «حرفی» است که در جمله های عربی، کاربردی فراوان دارد. وشاید از حقیقت فاصله نگرفته باشیم اگر بگوییم این واژه، پرکاربردترین «کلمه» در زبان عربی است و انواع آن بالغ بر چهارده نوع میشود. شناخت انواع این کلمه پرکاربرد و مواضع به کار بردن یا نبردن آن، یکی از مشکلهای همیشگی کسانی است که به آموزش این زبان، روی آوردهاند، و حتی در برخی موارد، کار را نه بر دانشجویان مبتدی بلکه بر متخصصان و آگاهان این زبان نیز، مشکل میکند.
مقالة حاضر پس از مراجعه به منابع متعدد و دست اول صرف و نحو و بلاغت، تدوین یافته است. نگارنده پس از بررسی اقوال، استوارترین سخن را در این مورد استخراج کرده است، و دشواریهای کاربرد این کلمه پرکاربرد، و سرّ وجود کلمههای دو وجهی یعنی کلمههایی که گاه با أل وگاه بدون آن بهکار میروند وهمچنین، تفاوت معنائی مترتب بروجود یا نبود این کلمه به همراه اسمهای دیگر را، به قدر بضاعت علمی خود، بیان کرده است.
شهریار همتی
دوره 3، شماره 7 ، مرداد 1386، ، صفحه 111-133
چکیده
لقد سلک النقد الأدبی عند العرب طرقاً بعیدة ومرّ بأطوار کثیرة حتی وصل الینا قائماً بین أیدینا.فکان فی أول أمره ـ فی العصر الجاهلی ـ نقداً تأثریاً مبنیاً علی الذوق الفطری. انّ نقد الجاهلیین کان ولید ذوقهم و فطرتهم التی تنفعل وتتأثر بما تسمع من قول، فتصدر الحکم له أو علیه مجملاً غیرمعلّل. فالناقد یصغی للقول، فاذا أعجبه وطرب له فهو عنده ...
بیشتر
لقد سلک النقد الأدبی عند العرب طرقاً بعیدة ومرّ بأطوار کثیرة حتی وصل الینا قائماً بین أیدینا.فکان فی أول أمره ـ فی العصر الجاهلی ـ نقداً تأثریاً مبنیاً علی الذوق الفطری. انّ نقد الجاهلیین کان ولید ذوقهم و فطرتهم التی تنفعل وتتأثر بما تسمع من قول، فتصدر الحکم له أو علیه مجملاً غیرمعلّل. فالناقد یصغی للقول، فاذا أعجبه وطرب له فهو عنده أحسن ما قیل أو أحسن ما سمع.
طلع الإسلام ورسّخ مبادئه فی النفوس وفی النتیجة ظهر مقیاس ومعیار للنقد وهو"الحق"و"الصدق". فأی شعر وافق الحقّ والصدق کان یحکم علیه بالجودة وما لم یوافقه فهو ردیء مرذول.
وفی العصر الأموی ظهرت شخصیة ناقدة ـ ولعلّها أکبر شخصیة ناقدة فی هذا العصر ـ وسلکت به خطوةً الی النقد التعلیلی. هذه الشخصیة هی شخصیة ابن ابی عتیق. وفیما بین أیدینا من أخباره، ومعظمها من کتاب الأغانی لابی الفرج الأصفهانی (356-284ه)، الکثیر من نقد هذه الشخصیة العفیفة لأشهر شعراء عصره: عمر بن ابی ربیعة، کثیر عزّة، نُصیب، عبیدالله بن قیس الرقیات وغیرهم، نقداً مصحوباً بالدعابة والسخریة. وکان ابن أبی عتیق یتّخذ الدعابة والفکاهة والسخریة التی فطر علیها وتصل أحیاناً الی حدّ الایجاع، اسلوباً فی النقد الادبی، یهدف من وراءها الی التصحیح والتوجیه.
وما من شک فی أنّه کان لإبن أبی عتیق آراؤه الثاقبة، وکان لملاحظاته الذکیة الناشئة عن علم وفهم، أثر ملحوظ فی تطوّر النقد الأدبی ورقیه و فتح آفاق جدیدة فیه. فی هذا المقال تطرح نماذج عملیة من نقد هذه الشخصیة لیتّضح مدی أثره فی تطوّر النقد الأدبی. والحمد لله رب العالمین.